خبرگزاري فارس: عبدالله شهبازي ،محقق و مورخ ايراني با اشاره به سوابق خانوادگي «كريستين امانپور» فاش ساخت كه وي از خانواده بهائيان سرشناس فارس بوده است.
به گزارش خبرگزاري فارس، شهبازي در مقالهاي در وبلاگ شخصي خود با اشاره به تحريف سخنان دكتر احمدينژاد از سوي امانپور و شبكه تلويزيوني سي ان ان نوشته است: پدر كريستين امانپور اهل سروستان فارس است و به يكي از خانوادههاي بهائي اين خطه تعلق دارد و با برخي از خانوادههاي سرشناس بهائي خويشاوند است.
شهبازي با اشاره به وضعيت پدر امانپور ميافزايد: او معروف بود به «كاپيتان امانپور» زيرا در زمان رضا شاه و اندكي پس از شهريور 1320 در نيروي دريايي اشتغال داشت. جوان خوشتيپ و سر و زباندار و قالتاقي بود. در تهران ساكن شد. به كمك خويشان و دوستان متنفذش به خدمت دولت درآمد و شد مأمور خريد غله. در زمان جنگ جهاني دوّم به دليل قحطي گندم كمياب بود و دولت، كشاورزان را موظف كرده بود كه محصول خود را به دولت بفروشند. كاپيتان ما هر وقت به مأموريت ميرفت با كيف پر از پول به تهران برميگشت. رشوه ميگرفت و اجازه ميداد كه كشاورزان گندم را احتكار كنند. از اين طريق ثروتمند شد و تپهاي خريد در منطقه كنوني فرشته تهران كه اكنون بزرگراه از كنار آن رد ميشود. اين تپه معروف شد به «تپه امانيه».
اين مورخ برجسته كشور اضافه كرده است: همسر وي خواهر زن نصرالله فلسفي، نويسنده معروف بود. اين زن تا آخر همسر رسمي امانپور بود.كاپيتان امانپور كه هم خوشتيپ و پولدار بود و هم ژن قالتاقي را از پيشينياناش به مقدار كافي به ارث برده بود، با دختر سپهبد امانالله جهانباني ازدواج كرد. مدت زيادي از وصلت او با خانواده سرشناس جهانباني نگذشته بود كه رسوايي شروع شد. بازرسان شيرپاك خورده تحقيق كردند و معلوم شد كه كاپيتان ما در اليگودرز مقادير زيادي از گندمكاران رشوه گرفته است. پرونده بالا گرفت و تازه داماد به زندان افتاد. سپهبد پير، كه عمري با «خوشنامي» زندگي كرده بود، سرشكسته نزد محمدرضا شاه رفت و با زاري ماجرا را گفت. گفت كه من تا به حال از شما هيچ خواهشي نكردهام ،ولي اين آدم بههرحال داماد من است، التفاتي كنيد و مرا از اين سرشكستگي نجات دهيد. شاه هم دستور آزادي كاپيتان را داد؛ مشروط بر اينكه از ايران خارج شود تا بهانهاي به دست دشمنان سلطنت نيفتد و كاپيتان آزاد شد.
شهبازي با اشاره به اينكه پدر كريستين امانپور پس از آزادي به مصر رفت، مي افزايد: اين سفر مقارن است با بحران كانال سوئز در سال 1956. در آن زمان قدرتهاي غربي دولت جمال عبدالناصر را تحريم كرده بودند و به شركتهاي غربي اجازه كار در كانال سوئز را نميدادند. دولت مصر در به در به دنبال كساني ميگشت كه در كار لايروبي و يدككشي كشتي با تجربه باشند. امانپور به خدمت دولت مصر درآمد و ظاهراً كارش موفقيتآميز هم بود.
اين محقق از جمله فروض محتمل در اين دوره از فعاليت امانپور را جاسوسي براي اسرائيل در مصر با توجه به بهائي بودن امانپور دانسته است.
وي در بخش ديگري از مقاله خود آورده است: امانپور در زماني كه در خارج از ايران بود با يك زن انگليسي ازدواج كرد و از او صاحب دو دختر شد: ليزي و كريستين (متولد 1958/ دي 1336 در لندن). امانپور مدتي در تهران با زن انگليسي و دو دخترش زندگي كرد ،ولي بعد آنها را هم رها كرد. در نتيجه خانم انگليسي و دو دختر به لندن بازگشتند.
شهبازي افزوده است: ليزي خانم، كه اكنون توليدكننده فيلم است و با شبكه چهار تلويزيون انگليس كار ميكند، در دانشگاه رودآيلند آمريكا در رشته روزنامهنگاري ثبتنام كرد و شهريه را پرداخت كرد، ولي كمي بعد پشيمان شد. دانشگاه حاضر نشد پول شهريه را پس بدهد ولي پذيرفت كه كس ديگري را به جاي ليزي خانم بپذيرد. در نتيجه، كريستين به آمريكا رفت و به جاي خواهرش روزنامهنگاري خواند و به اين ترتيب تصادفاً شد روزنامهنگار. كريستين در سال 1983 در سي. ان. ان. به عنوان خبرنگار شاغل شد و در زمان جنگ بوسني به شهرت رسيد. كريستين امانپور در سال 1998 با جيمز روبين، سخنگوي سابق وزارت خارجه آمريكا (كه او نيز يهودي است) ازدواج كرد.
نظرات شما عزیزان: